معنی پرونده اداری و رایانهای
حل جدول
لغت نامه دهخدا
پرونده. [پ َرْ وَ دَ / دِ] (اِ) بسته ٔ جامه که به تازی رزمه گویند. بسته ٔ قماش و اسباب. پشتواره ٔ جامه. || لفافه ٔ قماش و اسباب یعنی پارچه ای که قماش را بدان پیچند. شله ٔ قماش:
خواجه به پرونده اندر آمد ایدر
اکنون معجب شده است از بر رهوار.
آغاجی (از فرهنگ اسدی).
|| جوال مانندی که دهن آن از پهلوی آن باشد و استادان بزاز اسباب دکان خودرا در آن نهند و با ریسمانها بندند و به ضم ثانی و سکون ثالث و رابع هم آمده است. (برهان قاطع). و نیز رجوع به پلونده شود. || سندها و نوشته های راجع به یک موضوع یا یک کار و یک نفر را که یکجا جمعآوری شده و خلاصه مطالب آن نوشته ها را برای آسانی در پشت پوشه های آن می نویسند و به فرانسه دوسیه میگویند. (مجموعه لغات فرهنگستان).
- پرونده کردن جامه ها، پشتواره ٔ جامه ها بستن. ترزیم. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). تعکیم. (زوزنی).
اداری
اداری. [اِ ری ی] (ع ص نسبی) منسوب به اداره. || عضو اداره.
عربی به فارسی
اداری , اجرایی , مجری
واژه پیشنهادی
پوشه
فرهنگ عمید
مربوط به اداره: میز اداری،
کارمند اداره،
ویژگی کاری که در اداره انجام میشود: جریان اداری،
پرونده
نوشتهها و سندهای راجع به یک موضوع که در یک پوشه جمع شده باشد، دوسیه،
[قدیمی] کیسهای که پیشهوران ابزار کار خود را در آن میگذارند،
[قدیمی] پارچهای که قماش یا چیز دیگر در آن بپیچند، رزمه،
[قدیمی] بستۀ قماش،
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) منسوب به اداره وابسته به اداره: کارهای اداری، عضو اداره آنکه در اداره کار میکند کارمند اداره یا امور اداری. قسمتی از امور عمومی است که مربوط به اداره نمودن افراد مردم و اجرا ء روز مره قوانین است و نشانه آن ارتباط دایم ما ء موران دولت با مردم می باشد.
پرونده
پارچه ای که قماش یا چیز دیگر در آن پیچند، یا نوشته ها و اسناد راجمع آوری و هر کدام را به یک موضوع داخل پوشه گذارند
تعبیر خواب
دیدن صورتحسابها و اوراق بایگانی شده در خواب، علامت آن است که بر سر مسایلی با اهمیت بحث های هیجان انگیز خواهید کرد، و علامت ناآرامی و بی قراری شما در آینده نیز هست. - آنلی بیتون
فرهنگ معین
بسته قماش، پارچه ای که قماش را بدان پیچند، اسناد و نوشته های مربوط به یک موضوع. [خوانش: (پَ وَ دِ) (اِ.)]
مترادف و متضاد زبان فارسی
دوسیه، پیشینه، سابقه، پاپوش، پوشه
معادل ابجد
767